advisor, counsellor, consultant, counsel, mentor, confidant, pundit
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مشاور هنری
artistic adviser
دوک مورد اعتمادترین مشاور پادشاه بود.
The duke was the king's most trusted adviser.
کلمهی «مشاور» در زبان انگلیسی به consultant یا advisor ترجمه میشود.
مشاور به فردی گفته میشود که با داشتن تخصص، تجربه، یا دانش خاص، به دیگران – چه افراد و چه سازمانها – راهنمایی و توصیه ارائه میدهد. نقش مشاور در دنیای امروز بسیار گسترده شده و حوزههایی از سلامت روان و آموزش گرفته تا کسبوکار، حقوق، و فناوری اطلاعات را در بر میگیرد.
یک مشاور معمولاً بیرون از ساختار تصمیمگیری مستقیم قرار دارد، اما تأثیر عمیقی بر آن میگذارد. مثلاً مشاور تحصیلی به دانشآموزان کمک میکند مسیر درست آموزش را انتخاب کنند، مشاور روانشناس به افراد در مدیریت بحرانهای عاطفی یا تصمیمگیریهای مهم زندگی یاری میرساند، و مشاور کسبوکار با تحلیل بازار، ساختار شرکت، و راهبردها، به بهبود عملکرد سازمان کمک میکند. آنچه یک مشاور خوب را از دیگران متمایز میکند، توانایی شنیدن، تحلیل دقیق مسئله، و ارائهی پیشنهاداتی کاربردی و مؤثر است.
در بسیاری از فرهنگها، بهویژه در شرایط بحرانی یا هنگام تصمیمگیریهای مهم، مراجعه به مشاور نشانهی خردمندی و آیندهنگری است. برخلاف باور غلطی که گاهی وجود دارد، مشاوره به معنای ناتوانی فرد در حل مسائل نیست، بلکه روشی حرفهای برای ارتقای کیفیت تصمیمگیری است. حتی بسیاری از رهبران سیاسی، هنرمندان بزرگ، یا مدیران موفق در کنار خود مشاورانی دارند که آنها را در پشتصحنه راهنمایی میکنند.
در ادبیات فارسی نیز مفهوم مشاوره ریشهدار است. از ضربالمثل معروف «دو فکر بهتر از یک فکر است» گرفته تا توصیههای بزرگان چون سعدی که میفرماید: «هر که ندانست و نپرسید، راه به خطا برد»، همگی بر اهمیت شنیدن رأی دیگران تأکید دارند.
در دنیای پیچیدهی امروز، نقش مشاور از همیشه حیاتیتر شده و بهنوعی میتوان گفت مشاوران چراغهاییاند که در تاریکیِ تصمیمگیریها روشن میشوند تا مسیر را بهتر ببینیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشاور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشاور