alcoholic liquor, alcoholic beverage, drink
اگر میخواهید مشروب بخورید، من نیستم.
If you are going to drink, you can count me out.
پساز نوشیدن چند مشروب ناگهان به سرش زد و شروع به تیراندازی کرد.
After a few drinks, he suddenly ran amok and started shooting.
drinkable, potable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آب از چاه تمیز و مشروب است.
The water from the well is clean and drinkable.
دولت دربارهی ایمنی تأمین آب مشروب محلی هشدار داد.
The government issued a warning about the safety of the local potable water supply.
watered, irrigated
گیاهان مشروب زیر آفتاب رشد کردند.
The watered plants thrived under the sun.
مزارع مشروب، امسال محصول فراوانی تولید کردند.
The irrigated fields produced a bountiful harvest this year.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشروب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشروب