expressive, meaningful, pregnant, purposeful, significant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنها قبلاز تصمیمگیری نگاهی معنیدار به هم انداختند.
They shared a meaningful look before making their decision.
این تحقیق نتایج معنیداری به ارمغان آورد که میتواند صنعت را تغییر دهد.
The research yielded significant results that could change the industry.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «معنیدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معنیدار