ممنوع به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قدغن، غیرمجاز، منع‌شده

فونتیک فارسی

mamnoo
صفت
prohibited, forbidden, debarred, barred, not allowed, impermissible, not permitted, illicit, disallowed, proscribed, taboo, restricted, outlawed, out, banned, interdicted, embargoed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- پارک دوبل ممنوع است.

- Double-parking is forbidden.

- اسلحه‌ی کمری باید ممنوع اعلام شود.

- Handguns ought to be outlawed.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ممنوع

ارجاع به لغت ممنوع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ممنوع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ممنوع

لغات نزدیک ممنوع

پیشنهاد بهبود معانی