فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مناسب بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شایسته بودن

فونتیک فارسی

monaaseb boodan
فعل لازم

to be appropriate, to be suitable, to suit, to pertain, to be opportune, to do, to befit, to beseem, to apply, to fit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

زبان به‌کارگرفته‌شده در آن مکالمه مناسب محیط حرفه‌ای نبود.

The language used in that conversation was not appropriate for a professional setting.

موسیقی بلند مناسب جو آرام کتابخانه نیست.

The loud music doesn't suit the peaceful atmosphere of the library.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مناسب بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مناسب بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مناسب بودن

لغات نزدیک مناسب بودن

پیشنهاد بهبود معانی