منت گذاشتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

منت نهادن، به رخ کشیدن

فونتیک فارسی

mennat gozaashtan
فعل لازم
to oblige, to make beholden, to make one feel beholden or obligated

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- آن‌ها با سفر خارجی خود منت گذاشتند.

- They make beholden with their foreign trip.

- آن مرد با کمک به خیریه به افراد نیازمند منت گذاشت.

- That man oblige the needy people by helping charity.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد منت گذاشتن

ارجاع به لغت منت گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منت گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منت گذاشتن

لغات نزدیک منت گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی