آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

منفرد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / monfared /

single, solitary, isolated, lone, lonely, odd, particular, individual, singular, distinct, unique, singleton

single

solitary

isolated

lone

lonely

odd

particular

individual

singular

distinct

unique

singleton

تنها، تک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

برخی گل‌ها منفرد و برخی دیگر خوشه‌ای هستند.

Some flowers are single, others are in clusters.

قطره‌ی منفرد باران بر شیشه‌ی پنجره نشان از شروع طوفان بود.

The single drop of rain on the window pane signaled the start of a storm.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت منفرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منفرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/منفرد

لغات نزدیک منفرد

پیشنهاد بهبود معانی