آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

موجودات به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / mojoodaat /

beings, creatures, entities, things, objects, animals, having existences

beings

creatures

entities

things

objects

animals

having existences

جانداران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

بایستی بیاموزیم که با طبیعت و موجودات دیگر هم‌زیستی کنیم.

We must learn to live in fellowship with nature and other creatures.

موجودات فضایی

beings from outer space

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت موجودات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موجودات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/موجودات

لغات نزدیک موجودات

پیشنهاد بهبود معانی