آخرین به‌روزرسانی:

مکیدن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مک زدن، چوشیدن

فونتیک فارسی

makidan
فعل متعدی

to suck, to draw in, to absorb, to aspirate, to suckle

زانو خون می‌مکد.

a leech sucks blood

کودک سینه‌ی مادرش را می‌مکد.

A baby sucks at her mother's breast.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

یک تکه آب نبات مکیدن

to suck a piece of candy

پزشکی aspiration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مکیدن

  1. مترادف:
    مک زدن

ارجاع به لغت مکیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مکیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مکیدن

لغات نزدیک مکیدن

پیشنهاد بهبود معانی