dissatisfied, displeased, discontented, discontent, malcontent, unsatisfied
یکی از کارگران ناراضی کارخانه را آتش زد.
One of the discontented workers set the factory on fire.
برخی از افسران ناراضی دست به کودتا زدند.
Some dissatisfied officers staged a coup d'etat.
«ناراضی» در زبان انگلیسی به dissatisfied یا discontent ترجمه میشود، بسته به بافت جمله و شدت نارضایتی.
این واژه برای توصیف حالتی بهکار میرود که فرد از شرایط، نتیجه، وضعیت یا رفتار دیگران خوشنود نیست و در درون خود احساس کمبود، ناکامی یا اعتراض دارد.
نارضایتی میتواند در زمینههای مختلفی بروز پیدا کند؛ از روابط شخصی گرفته تا محیط کاری یا حتی وضعیت سیاسی و اجتماعی. وقتی فردی ناراضی است، معمولاً نوعی احساس دلخوری، ناامیدی یا حتی عصبانیت در او وجود دارد. این احساس ممکن است خاموش و درونی باشد یا به شکل اعتراض، شکایت، یا اقدام عملی بروز پیدا کند.
مثلاً کارمندی که از حقوق یا شرایط کاری خود رضایت ندارد، ممکن است ناراضی به نظر برسد. یا در سطحی عاطفیتر، فردی که از رابطهی خود با شریکش احساس کمبود میکند، ممکن است بهتدریج حس نارضایتی را تجربه کند که در نهایت به فاصله یا تعارض منجر شود.
در بسیاری از موارد، نارضایتی اگر بهدرستی درک و مدیریت نشود، میتواند منجر به گسست، تغییر یا تصمیمهای مهم شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ناراضی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناراضی