آخرین به‌روزرسانی:

نانوا به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شاطر

فونتیک فارسی

naanvaa
اسم

baker, bread seller

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

نانوا از تکنیک خاصی برای ورآوردن خمیر استفاده کرد.

The baker used a special technique to raise the dough.

نانوا هر روز صبح زود مغازه‌اش را باز می‌کرد.

The bread seller opened his shop early every morning.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نانوا

  1. مترادف:
    خباز شاطر نان‌پز نان‌فروش

ارجاع به لغت نانوا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نانوا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نانوا

لغات نزدیک نانوا

پیشنهاد بهبود معانی