فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نبات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • نوعی شیرینی بلورین که با شیره‌ی شکر درست می‌شود
  • فونتیک فارسی

    nabaat
  • اسم
    candy, sugar candy, rock candy
    • - او به آرامی انگشتان بچه را که دور آب نبات حلقه شده بود از هم باز کرد.

    • - She gently disengaged the child's fingers which were wrapped around the candy.
    • - کوشید با دادن یک آب نبات کودک را خشنود کند.

    • - She tried to satisfy the child by giving him a candy.
    • - آب نبات مروارید شکل (شده)

    • - pearled candy
  • گیاه، رستنی، نامی
  • فونتیک فارسی

    nabaat
  • اسم
    plant, vegetation, vegetable, herb, wort, shrub
    • - در این ناحیه انواع نباتات پرورش می‌یابند

    • - all kinds of plants are grown in this region
    • - نبات‌شناسی

    • - botany
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نبات

ارجاع به لغت نبات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نبات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نبات

لغات نزدیک نبات

پیشنهاد بهبود معانی