leakage, leak, seepage
مهندس برق اقداماتی انجام داد تا جریان نشتی در سیستم تأمین برق را کاهش دهد.
The electrical engineer implemented measures to reduce the leakage current in the power supply system.
لولهکش یک لولهی فاضلاب جدید برای رفع نشتی در حمام نصب کرد.
The plumber installed a new drainpipe to fix the leak in the bathroom.
leaking, seeping, leaked, seeped
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آب نشتی
leaking water
مدارک نشتی اطلاعات تکاندهندهای را افشا کرد.
The leaked documents revealed shocking information.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نشتی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نشتی