to be wasted, to be spoiled, to die pitifully, to be killed, to be lost, to be destroyed, to be dissipated, to be squandered, to be frittered away
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در طبیعت، تعداد کمی از آنها خوششانس هستند که نفله نشوند.
In the wild, few are fortunate not to be killed.
بعداز مهمانی، به نظر میرسید او نفله شده است.
After the party, he seemed to be wasted.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نفله شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نفله شدن