همچنین میتوان از نقابزده، نقابپوشیده و رخپوشدار بهجای نقابدار استفاده کرد.
masked, veiled
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هویت نقابدارش باعث شد کسی نتواند او را در مراسم بشناسد.
Her veiled identity made it difficult for anyone to recognize her at the event.
قهرمان نقابدار شهر را از خطر نجات داد.
The masked hero saved the city from danger.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نقابدار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقابدار