آخرین به‌روزرسانی:

نقد کردن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نقد، نقدینه کردن

فونتیک فارسی

naghd kardan

to cash, to cash in, to convert into cash, to liquidate

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

چکی را نقد کردن

to cash a check

امیر ژتون‌های خود را نقد کرد.

Amir cashed in his chips

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اموال دزدی را نمی‌شود به‌آسانی نقد کرد.

one cannot easily turn stolen goods into cash

to criticise or criticize, to appraise, to evaluate, to assess

او در نقد کردن نمایشنامه و شعر مهارت ویژه‌ای دارد.

he has a special skill in evaluating plays and poems

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نقد کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقد کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقد کردن

لغات نزدیک نقد کردن

پیشنهاد بهبود معانی