to pray, to say one's prayers, to perform namaz
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنها با یکدیگر نماز خواندند و توبه کردند.
We prayed and did penance together.
روی زمین زانو زد و نماز خواند.
She fell to the ground on her knees and prayed.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نماز خواندن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نماز خواندن