نوبه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وقت، فرصت، زمان

فونتیک فارسی

nobe
اسم
turn, chance, move, opportunity, crack, watch, shift, stint, go, shot, tour (of duty)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- او این شکست را نوبه‌ای برای یادگیری و پیشرفت می‌دانست.

- He viewed the setback as an opportunity to learn and improve.

- نوبه‌ی شماست که صحبت کنید.

- It is your turn to speak.
مالاریا

فونتیک فارسی

nobe
اسم
پزشکی paludal fever, malaria, intermittant fever, paludism

- نوبه با نیش زدن پشه در مردم به وجود می‌آید.

- Paludism is coming into being by mosquito biting at people.

- شکار نوبه متناوباً تب می‌کند.

- The malaria victim fevers intermittently.
نوبیا (نام منطقه‌ای در آفریقا در امتداد رود نیل است که از جنوب، به شمال سودان و از سمت شمال به جنوب مصر محدود می‌شود)

فونتیک فارسی

nobe
اسم خاص
جغرافیا Nubia

- بازماندگان به نوبه گریختند.

- The survivors fled to Nubia.

- موزه‌ی هنرهای زیبا یک گالری را به مجموعه‌ی فوق‌العاده‌اش از آثار باستانی نوبه اختصاص داده است.

- The Museum of Fine Arts has dedicated a gallery to its superb collection of ancient artifacts from Nubia.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوبه

ارجاع به لغت نوبه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوبه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوبه

لغات نزدیک نوبه

پیشنهاد بهبود معانی