darling, dear, a dear person, the apple of one's eyes, a dear one
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یوسف نور چشم پدرش بود.
Josef was the apple of his father's eye.
تنها پسر پنی نور چشمش بود.
Penny's only son was the apple of her eye.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نور چشم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نور چشم