grandchild, grandson, granddaughter
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما دوست داریم از نوهمان مراقبت کنیم
We love looking after our grandchild
اولین نوهاش
her first grandchild
نوه به انگلیسی Grandchild ترجمه میشود.
نوه به فرزندان فرزندان یک فرد گفته میشود و نقش بسیار مهمی در ساختار خانواده و روابط بین نسلی ایفا میکند. ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ با نوهها معمولاً رابطهای خاص و پرمحبت است که از سوی هر دو طرف با علاقه و دلسوزی همراه است. این پیوند باعث انتقال ارزشها، سنتها و تجربیات خانوادگی از نسلی به نسل دیگر میشود و اغلب منبعی برای شادی، حمایت عاطفی و حس تعلق در خانواده به شمار میرود.
نوهها نه تنها به عنوان اعضای جوانتر خانواده، بلکه به عنوان حلقه اتصال بین گذشته و آینده خانواده شناخته میشوند. حضور آنها میتواند زندگی پدربزرگ و مادربزرگ را پرانرژیتر و معنادارتر کند و برعکس، تجربه و راهنمایی بزرگترها میتواند در رشد و تربیت نوهها نقش اساسی داشته باشد. بسیاری از فرهنگها و جوامع، به اهمیت جایگاه نوهها توجه ویژه دارند و روابط بین نوه و پدربزرگ و مادربزرگ را محترم میشمارند.
در ادبیات و هنر، نوهها نماد ادامه زندگی، نو شدن و پیوستگی نسلها هستند. داستانها و شعرهای زیادی به این رابطه انسانی و عاطفی پرداختهاند که نشاندهنده اهمیت عاطفی عمیق این ارتباط است. گاه نوهها به عنوان نشانهای از امید، آینده روشن و سعادت خانواده به تصویر کشیده میشوند.
در زندگی روزمره، نوهها معمولاً نقش مهمی در خانواده دارند و حضورشان به ایجاد لحظات شاد و خاطرهانگیز کمک میکند. پدربزرگها و مادربزرگها اغلب به عنوان مربیان مهربان و دوستان وفادار برای نوهها شناخته میشوند و این رابطه میتواند به ایجاد تعادل و آرامش در خانواده کمک کند.
نوهها بخشی حیاتی از ساختار خانواده هستند که پیوندهای عمیق و معنوی بین نسلها را حفظ میکنند و نقش مهمی در انتقال فرهنگ، عشق و حمایت خانوادگی ایفا مینمایند. این ارتباط، چرخه زندگی را کامل میکند و نشان میدهد که خانواده فراتر از افراد، مجموعهای از پیوندهای عاطفی و تاریخی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نوه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوه