امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نوپا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تازه‌به‌راه‌افتاده

فونتیک فارسی

nõpaa
صفت
toddler, learning to walk, toddling

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- کودک نوپا روی صندلی بلندش تکان می‌خورد.

- The toddler squirmed in her high chair.

- محوطه‌ی بازی نرم در این مرکز خرید برای کودکان نوپا برای دویدن و بالا رفتن مناسب است.

- The soft play area at the mall is perfect for toddlers to run and climb.
نوبنیاد

فونتیک فارسی

nõpaa
صفت
newly-established, recently-founded, young, new, newfangled

- شهری نوپا و پررونق

- a young boom town

- شرکت نوپا در صنعت تکنولوژی

- the newly-established company in the tech industry
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوپا

  1. مترادف:
    نوخاسته نوخیز نوزاد
  1. مترادف:
    نوچه
  1. مترادف:
    نوبنیاد

ارجاع به لغت نوپا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوپا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوپا

لغات نزدیک نوپا

پیشنهاد بهبود معانی