کلمهی «نژادپرستی» در زبان انگلیسی به Racism ترجمه میشود.
نژادپرستی به باور یا رفتاری گفته میشود که بر پایهی برتری یا فرودستی ذاتی یک نژاد نسبت به نژاد دیگر استوار است. این مفهوم، نهتنها یک نگرش ذهنی، بلکه مجموعهای از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی را دربرمیگیرد که باعث تبعیض و نابرابری میان گروههای انسانی میشود. نژادپرستی میتواند در سطح فردی، میانفردی یا نهادی بروز کند و شکلهای گوناگونی از طرد، تحقیر یا محرومیت را در جامعه پدید آورد. در سادهترین تعریف، نژادپرستی نوعی انکار برابری ذاتی انسانهاست.
از دیدگاه تاریخی، نژادپرستی ریشه در دورانهایی دارد که انسانها تفاوتهای ظاهری مانند رنگ پوست یا ویژگیهای قومی را مبنای قضاوت و ارزشگذاری قرار دادند. با گسترش استعمار و سلطهی فرهنگی در سدههای گذشته، این نگرش بهصورت نظریههایی شبهعلمی نیز مطرح شد و برای مدتی بهاشتباه در قالب «علم نژاد» توجیه میگردید. چنین دیدگاههایی نهتنها پایهی تبعیض و بهرهکشی شدند، بلکه اثرات عمیقی بر تاریخ بشر بر جای گذاشتند. هرچند این نظریهها امروزه از نظر علمی کاملاً رد شدهاند، اما بازماندهی فکری و فرهنگی آنها هنوز در برخی جوامع قابل مشاهده است.
از منظر روانشناسی و جامعهشناسی، نژادپرستی اغلب از ترس، ناآگاهی یا تمایل به برتریجویی ناشی میشود. ذهن انسان تمایل دارد پدیدهها را دستهبندی کند، و هنگامی که این گرایش طبیعی با قضاوتهای نادرست یا پیشداوریهای فرهنگی همراه شود، به تعصب و تبعیض تبدیل میگردد. نژادپرستی میتواند آشکار باشد، مانند استفاده از گفتار توهینآمیز یا رفتار خشونتآمیز؛ یا پنهان، مانند بیاعتمادی ناخودآگاه یا نابرابری در فرصتها. در هر دو حالت، نتیجهی آن تضعیف همبستگی اجتماعی و گسترش شکاف میان انسانهاست.
از جنبهی اخلاقی و انسانی، نژادپرستی در تضاد کامل با اصول احترام، عدالت و کرامت ذاتی انسان قرار دارد. ارزش انسان نه در رنگ پوست یا ظاهر او، بلکه در خرد، اخلاق و تواناییاش برای همدلی و آفرینش است. تاریخ نشان داده است که تنوع قومی و فرهنگی، عامل رشد و پویایی جوامع است، نه تهدیدی برای آنها. شناخت و پذیرش این تنوع، زمینهساز همکاری و تبادل اندیشههاست؛ در حالی که نژادپرستی، مسیر انزوا و ویرانی را هموار میکند. هر جامعهای که نتواند با تبعیض مقابله کند، در حقیقت بخشی از ظرفیت انسانی خود را از دست میدهد.
نژادپرستی نهفقط مسئلهای تاریخی یا اجتماعی، بلکه آزمونی برای وجدان بشری است. مبارزه با آن تنها در گرو قوانین یا شعارها نیست، بلکه نیازمند تغییر نگرش، آموزش آگاهانه و پرورش حس احترام متقابل از کودکی است. انسان زمانی به بلوغ واقعی میرسد که تنوع را نه بهعنوان فاصله، بلکه بهعنوان غنای وجودی بشریت بپذیرد. نژادپرستی را میتوان زخمی بر پیکر نژاد بشر دانست؛ زخمی که تنها با خرد، همدلی و آگاهی درمان میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نژاد پرستی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نژاد پرستی