to become worried, to become anxious, to become solicitous
to become worried
to become anxious
to become solicitous
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با نزدیک شدن به مهلت مقرر، او بهطور فزایندهای نگران شد.
He became increasingly anxious as the deadline approached.
از لرزش پل نگران شدم.
I became worried by the shakiness of the bridge.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نگران شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نگران شدن