امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

منور

فونتیک فارسی

nayyer
صفت
bright, resplendent, effulgent, shining, radiant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- ستارگان نیر

- shining stars

- لبخند نیر او سرتاسر اتاق را درخشان کرد.

- Her radiant smile lit up the entire room.
نام زن

فونتیک فارسی

nayyer
اسم خاص
(a feminine proper noun) Nayer

- والدین نیر قبل از اینکه او به دنیا بیاید، از پاکستان به ایالات متحده مهاجرت کردند.

- Nayer's parents immigrated to the United States from Pakistan before she was born.

- شرکت نادیا را به عنوان حسابدار جدید استخدام کرد.

- The company hired Nayer as their newest accountant.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نیر

  1. مترادف:
    تابناک تابنده روشن روشنی‌بخش منور منیر نورانی

ارجاع به لغت نیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیر

لغات نزدیک نیر

پیشنهاد بهبود معانی