fortuitous
fortuitous
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم نیکبختانهای گرفت که بهزودی در شرکت سرمایهگذاری کند.
She made a fortuitous decision to invest in the company early on.
کشف نیکبختانهی او مسیر پژوهش را به کلی تغییر داد.
His fortuitous discovery changed the course of the research entirely.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نیکبختانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نیکبختانه