فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

هتل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مهمان‌خانه، مسافرخانه

فونتیک فارسی

hotel
اسم

hotel, guest house

افراد مشهور زیادی در این هتل اقامت کرده‌اند.

Many famous people have stayed in the hotel.

هتل بار مجوزدار دارد.

The hotel has a licensed bar .

دل، شکم

فونتیک فارسی

hotol
اسم

belly, abdomen, potbelly, paunch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او از درد در ناحیه‌ی هتل خود رنج می‌برد.

He was suffering from pains in his abdomen.

از ناحیه‌ی هتل زخمی شد.

He received wounds to the belly.

اتومبیل، خودرو

فونتیک فارسی

hotol
اسم

car, automobile, jalopy

هتل در دوربرگردان خاموش شد.

The car stalled at the roundabout.

او مکانیک هتل است.

He's an automobile mechanic.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هتل

  1. مترادف:
    مسافرخانه مهمان‌خانه مهمان‌سرا

ارجاع به لغت هتل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هتل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هتل

لغات نزدیک هتل

پیشنهاد بهبود معانی