آخرین به‌روزرسانی:

هفت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / haft /

seven, sept-, hept-, VII

عدد قبل‌از هشت

شاگردی او هفت سال طول کشید.

His apprenticeship lasted seven years.

کارهای روزمره‌ی مزرعه هر روز تا ساعت هفت شب او را مشغول می‌دارد.

Farm chores keep him busy every day up until seven p.m.

پیشوند
فونتیک فارسی / haft- /

a prefix (means: seven, hept-, sept-)

وابسته به هفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

هفت‌رنگ

many colors

هفت‌ضلعی

heptagon

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت هفت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هفت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هفت

لغات نزدیک هفت

پیشنهاد بهبود معانی