تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- یک صحبت رک با همسایه
- وقتی پسر همسایه را دید، گونههایش گلگون شد.
- پسربچهها به پنجرهی همسایه قلوهسنگ پرتاب میکردند.
- رادیوی همسایه گوش ما را کر میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همسایه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همسایه