شکل نوشتاری دیگر این لغت: همصدا
homophone, homophonic, homophonous, homonym
در شعر، کلمات همصدا میتوانند الگوهای صوتی جالبی ایجاد کنند و ریتم را تقویت کنند.
In poetry, homophonous words can create interesting sound patterns and enhance the rhythm.
دانشآموز برای شناسایی همصدا درون متن تلاش کرد.
The student struggled to identify the homophonic within the text.
unanimous, of the same voice or opinion, of one accord
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کمیته تصمیمی همصدا در مورد سیاست جدید گرفت.
The committee reached a unanimous decision on the new policy.
حمایت آنها از این پروژه، همصدا و قوی بود.
Their support for the project was unanimous and strong.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همصدا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همصدا