آخرین به‌روزرسانی:

هچل به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

hachal

hot water, jam, mess, pickle, scrape, trouble

عامیانه fix, funk, hot potato

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هچل

  1. مترادف:
    دردسر گرفتاری مخمصه ناراحتی
  1. مترادف:
    بور خجل دماغ‌سوخته شرمسار

ارجاع به لغت هچل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هچل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هچل

لغات نزدیک هچل

پیشنهاد بهبود معانی