امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مخمصه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

makhmase
conjuncture, contretemps, corners, dilemma, hot water, jam, pass, pickle, plight, predicament, scrape, strait, trouble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
عامیانه fix, funk, bind
مجازی hornet's nest
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مخمصه

ارجاع به لغت مخمصه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخمصه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخمصه

لغات نزدیک مخمصه

پیشنهاد بهبود معانی