فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

زحمت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    zahmat
  • trouble, inconvenience, pains
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد زحمت

ارجاع به لغت زحمت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زحمت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زحمت

لغات نزدیک زحمت

پیشنهاد بهبود معانی