struggle, effort, attempt, endeavor, scramble, exertion, grapple, contest, scuffle, strain, tussle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تقلا کردن
to put up a struggle
موفقیت ورزشکار نتیجهی سالها آموزش و تقلا بود.
The athlete's success was the result of years of training and exertion.
شکل درست و معیار در زبان فارسی «تقلا» است.
«تقلا» به معنی تلاش و کوشش شدید، دستوپا زدن یا تلاش بیوقفه برای رسیدن به چیزی است و در گفتار و نوشتار فارسی رایج و پذیرفتهشده است.
شکل «تغلا» نادرست و اشتباه املایی است و در منابع معتبر ثبت نشده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تقلا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقلا