آخرین به‌روزرسانی:

تلاش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کوشش

فونتیک فارسی

talaash
اسم

try, effort, struggle, endeavor, exertion, scramble, push, sweat, strain, strife, drudgery, toil, travail

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

تلاش پزشکان برای نجات بیمار

the doctors' effort to save the patient

تلاش فکری

mental exertion

نمونه‌جمله‌های بیشتر

تلاش قاطع داشتن

to make a determined effort

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تلاش

  1. مترادف:
    اهتمام تقلا تکاپو جدیت جهد سعی فعالیت کوشش مجاهدت مساعی
    متضاد:
    تن‌آسانی تنبلی

سوال‌های رایج تلاش

تلاش به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «تلاش» در زبان انگلیسی به effort ترجمه می‌شود.

تلاش به معنای صرف انرژی، وقت و کوشش برای رسیدن به هدفی مشخص است. این مفهوم نشان‌دهنده فعالیت‌های هدفمند و مستمری است که فرد برای حل یک مسئله، به دست آوردن موفقیت، یادگیری مهارت جدید یا بهبود شرایط خود انجام می‌دهد. تلاش می‌تواند فیزیکی، ذهنی یا ترکیبی از هر دو باشد.

اهمیت تلاش در زندگی بسیار زیاد است؛ بدون آن، پیشرفت و موفقیت سخت یا حتی غیرممکن می‌شود. حتی افراد با استعدادهای ذاتی، بدون تلاش مداوم نمی‌توانند به نتایج مطلوب برسند. تلاش کردن به فرد کمک می‌کند تا مهارت‌هایش را بهبود بخشد، مشکلات را پشت سر بگذارد و به اهداف بلندمدت خود نزدیک‌تر شود.

گاهی اوقات تلاش ممکن است با شکست همراه باشد، اما این شکست‌ها بخشی از فرآیند یادگیری و رشد هستند. تلاش مستمر و با پشتکار معمولاً منجر به بهبود توانایی‌ها و در نهایت موفقیت می‌شود. همچنین، تلاش باعث تقویت انگیزه، افزایش اعتماد به نفس و رضایت شخصی می‌گردد.

تلاش یکی از پایه‌های اصلی برای رسیدن به هر نوع دستاورد است و بدون آن، تحقق اهداف زندگی دشوار خواهد بود. افراد موفق معمولاً به تلاش مستمر و مداوم اعتقاد دارند و آن را یکی از عامل‌های اصلی پیروزی‌های خود می‌دانند.

ارجاع به لغت تلاش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تلاش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلاش

لغات نزدیک تلاش

پیشنهاد بهبود معانی