آخرین به‌روزرسانی:

تصدیع به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

tasdi'

(causing) inconvenience

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تصدیع

  1. مترادف:
    اذیت تزاحم دردسر زحمت صداع مزاحمت
  1. مترادف:
    درد سر دادن باعث‌زحمت شدن مزاحم شدن مصدع شدن

ارجاع به لغت تصدیع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تصدیع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تصدیع

لغات نزدیک تصدیع

پیشنهاد بهبود معانی