فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

تصدی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

tasaddi
being in charge, tenure of dffice, incumbency

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تصدی

  1. مترادف:
    عهده‌دار ماموریت مباشرت
  1. مترادف:
    عهده‌دار شدن

ارجاع به لغت تصدی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تصدی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تصدی

لغات نزدیک تصدی

پیشنهاد بهبود معانی