فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

وارث به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ارث‌بر

فونتیک فارسی

vaares
اسم

heir, heir apparent, legatee, heritor, inheritor, inheritrix, heiress

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

تنها وارث او

his sole heir

وارث مبلغ زیادی پول را به خیریه اهدا کرد.

The heiress donated a large sum of money to charity.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وارث

  1. مترادف:
    ارث‌بر بازمانده جانشین خلف قایم‌مقام میراث‌خوار
    متضاد:
    مورث

ارجاع به لغت وارث

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وارث» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وارث

لغات نزدیک وارث

پیشنهاد بهبود معانی