heir, heir apparent, legatee, heritor, inheritor, inheritrix, heiress
heir
heir apparent
legatee
heritor
inheritor
inheritrix
heiress
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تنها وارث او
his sole heir
وارث مبلغ زیادی پول را به خیریه اهدا کرد.
The heiress donated a large sum of money to charity.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وارث» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وارث