آخرین به‌روزرسانی:

واقعی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

حقیقی، راستین

فونتیک فارسی

vaaghe'i
صفت

real, actual, true, existent, factual, realistic

هزینه‌ی واقعی سفر

the actual cost of the trip

رفتار شاد او احساسات واقعی او را مستور می‌کرد.

His cheerful manner belied his real feelings.

عامیانه honest-to-goodness, regular

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

truthful

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد واقعی

  1. مترادف:
    حقیقی
    متضاد:
    غیرواقعی
  1. مترادف:
    صحیح
  1. مترادف:
    مستند

ارجاع به لغت واقعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «واقعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/واقعی

لغات نزدیک واقعی

پیشنهاد بهبود معانی