to vaccinate, to vax
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بچهها را در برابر آبله واکسینه کردن
to vaccinate children against smallpox
تصمیم برای واکسینه کردن یک جمعیت زیاد
the decision to vax a large population
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «واکسینه کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/واکسینه کردن