فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

وحشت کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ترسیدن

فونتیک فارسی

vahshat kardan
فعل لازم

to become afraid, to become fearful, to panic, to become horrified, to be perturbed, to get scared, to become hysterical (with fear or boredom, etc.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

کودک وقتی سایه‌ی تیره را در اتاقش دید، وحشت کرد.

The child became afraid when he saw the dark shadow in his room.

سرباز وقتی صدای تیراندازی را شنید، وحشت کرد.

The soldier became afraid when he heard the sound of gunfire.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد وحشت کردن

  1. مترادف:
    بیمناک‌شدن ترسیدن هراسناک‌شدن هراسیدن

ارجاع به لغت وحشت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وحشت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وحشت کردن

لغات نزدیک وحشت کردن

پیشنهاد بهبود معانی