to become afraid, to become fearful, to panic, to become horrified, to be perturbed, to get scared, to become hysterical (with fear or boredom, etc.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کودک وقتی سایهی تیره را در اتاقش دید، وحشت کرد.
The child became afraid when he saw the dark shadow in his room.
سرباز وقتی صدای تیراندازی را شنید، وحشت کرد.
The soldier became afraid when he heard the sound of gunfire.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وحشت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وحشت کردن