آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

وقت گذراندن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / vaght gozaraandan /

to pass time, to while away time

to pass time

to while away time

زمان را پشت سر گذاشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او دوست دارد با خواندن کتاب وقت بگذراند.

She likes to pass time by reading books.

او با بازی شطرنج با دوستانش وقت گذراند.

He whiled away time playing chess with his friends.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت وقت گذراندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وقت گذراندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وقت گذراندن

لغات نزدیک وقت گذراندن

پیشنهاد بهبود معانی