فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

وقتی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

در وقتی که

فونتیک فارسی

vaghti
قید

when, at the time (when)

وقتی والدین سر کار می‌رفتند، من به‌جایشان بچه‌داری می‌کردم.

When the parents went to work, I used to baby-sit for them.

وقتی زنگ زدی مشغول کار بودم.

I was busy with work at the time when you called.

هر زمان

فونتیک فارسی

vaghti
قید

whenever, any time (when)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

وقتی استرس می‌گیرم، نفس عمیقی می‌کشم.

Whenever I feel stressed, I take a deep breath.

وقتی در شهر هستید، می‌توانید به ما سر بزنید.

Feel free to visit us any time when you're in town.

یک زمانی

فونتیک فارسی

vaghti
قید

once, at one time, there was once, once upon a time

وقتی تکالیفمان را تمام کنیم، می‌توانیم بیرون برویم.

Once we finish our homework, we can go out.

سرآشپز برای مهمانی در وقتی شش غذا آماده کرد.

The chef prepared six dishes at one time for the banquet.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت وقتی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «وقتی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وقتی

لغات نزدیک وقتی

پیشنهاد بهبود معانی