آخرین به‌روزرسانی:

پاره شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دریده شدن

فونتیک فارسی

paare shodan
فعل لازم

to be torn, to go to pieces, to be rent, to wear out, to snap, to be cut

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

در این پاکت پاره شده است.

The flap of this envelope is torn.

اگر از این کفش‌ها مراقبت نکنی، زود پاره می‌شوند.

These shoes will wear out quickly if you don't take care of them.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پاره شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاره شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاره شدن

لغات نزدیک پاره شدن

پیشنهاد بهبود معانی