فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پالت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • (نقاشی) شستی نقاشی، تخته رنگ
  • فونتیک فارسی

    paalet
  • اسم
    palette
    • - قلموها و پالتش را برداشت.

    • - He picked his brushes and palette.
    • - پالت تمیز

    • - a clean palette
  • حفاظ چوبی
  • فونتیک فارسی

    paalet
  • اسم
    pallet
    • - دو مرد در اثر افتادن پالت روی سرشان کشته شدند.

    • - Two men were killed when one pallet landed on them.
    • - یک پالت چوبی و یک پتو

    • - a wooden pallet with a blanket
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت پالت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پالت

لغات نزدیک پالت

پیشنهاد بهبود معانی