آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پالت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / paalet /

palette

palette

(نقاشی) شستی نقاشی، تخته رنگ

قلموها و پالتش را برداشت.

He picked his brushes and palette.

پالت تمیز

a clean palette

اسم
فونتیک فارسی / paalet /

pallet

pallet

حفاظ چوبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

دو مرد در اثر افتادن پالت روی سرشان کشته شدند.

Two men were killed when one pallet landed on them.

یک پالت چوبی و یک پتو

a wooden pallet with a blanket

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پالت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پالت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پالت

لغات نزدیک پالت

پیشنهاد بهبود معانی