fecund, generous, pregnant, productive, prolific, luxuriant, fruitful, plentiful, polycarpic, polycarpus, bearing a lot of fruits, exuberant, fertile
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
این درخت سیب بسیار پربار است.
This apple tree is very fertile.
تخیل پربار این شاعر
the pregnant imagination of this poet
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پربار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پربار