زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

پرتگاه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / partgaah /

precipice, bluff, fall, crag, gulch, cliff, sheer

precipice

bluff

fall

crag

gulch

cliff

sheer

لغزشگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او بر لبه‌ی پرتگاه ایستاد و دست‌های خود را به سوی خدا دراز کرد.

He stood on the edge of a cliff and raised his arms toward God.

او بر لبه‌ی پرتگاه ایستاده بود.

He was standing on the edge of the precipice.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پرتگاه ورشکستگی

the precipice of bankruptcy

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرتگاه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
لغزشگاه مزله مهلکه ورطه

ارجاع به لغت پرتگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرتگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرتگاه

لغات نزدیک پرتگاه

پیشنهاد بهبود معانی