venturesome, dangerous, risky, hazardous, perilous
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عبور از جادهی قدیم شمیران همیشه پرخطر بود.
crossing the old Shemiran road was always perilous.
من به ایدهی سرمایهگذاری در آن کسبوکار پرخطر اعتراض کردم.
I demurred on the idea of investing in that risky business.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرخطر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرخطر