آخرین به‌روزرسانی:

پرستشگاه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عبادتگاه

فونتیک فارسی

parasteshgaah
اسم

place of worship, church, mosque, chapel, temple, sanctuary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

پرستشگاه پر از پنجره‌های رنگی زیبا بود.

The church was filled with beautiful stained glass windows.

در ماه رمضان، پرستشگاه هر شب پر از نمازگزاران است.

During Ramadan, the mosque is filled with worshippers each evening.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرستشگاه

  1. مترادف:
    پرستشکده عبادتگاه معبد

ارجاع به لغت پرستشگاه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرستشگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرستشگاه

لغات نزدیک پرستشگاه

پیشنهاد بهبود معانی