فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پرستنده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نیایشگر

فونتیک فارسی

parastande
اسم

worshipper, worshiper, worshipping, adorer, idolater

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پرستنده در کنار محراب زانو زده بود.

The worshipper knelt in prayer at the altar.

ایمان پرستنده بر اطرافیانش تأثیر گذاشت.

The worshiper's faith inspired those around them.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرستنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرستنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرستنده

لغات نزدیک پرستنده

پیشنهاد بهبود معانی