stressful, high-pressure, high-tension, hypertonic
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او به تسلط بر خود در موقعیتهای پرفشار معروف بود.
He was known for his self-possession in high-pressure situations.
خونسردی جراح در طول عمل پرفشار بسیار مهم بود.
The surgeon's sangfroid was crucial during the high-tension operation.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرفشار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرفشار